Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جهان نيوز، براي گپ زدن با او راهی محل كسب و كارش يعني مغازه کوچک خياطي كه در خيابان مولوي روبه روی حسینیه­ ی صاحب زمانی­ها می شویم.

 حاج حسين خلج تهرانی هشتاد ساله و بزرگ شده پاچنار تهران است. مادرش خانم جلسه‌ای بوده و در قديم، دخترها و پسرهاي كوچك را در مكتبش جمع مي‌كرد و به آنها عم‌ّ جز و قرآن ياد مي‌داد و براي خانم‌ها جلسه روضه داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



پدرش هم معمار بوده و به تعميرات ساختمان مشغول بوده و خودش هم از قديم به سراغ تعميرات خياطي رفته. البته اول كار رفوگري را داشته و كنار دست عمويش در لباسشويي كار مي‌كرده تا اينكه به سراغ شغل خياطي آمده و در كنارش‌ هم مداحي اهل بيت می کرد ، خودش مي‌گويد كه هيچ وقت مداحي را به عنوان شغلي براي كسب روزي خانواده‌اش به حساب نياورده است.
 
شروع مداحی
حاج حسين از قديم، روضه آقاي كشفي را به خاطر دارد كه در زمان گذشته بسيار معروف بوده و هميشه روضه‌هاي او را حفظ مي‌كرده و در مدرسه و هيأت بچه‌ها مي‌خوانده تا اينكه رفته رفته در جلسات بزرگاني همچون سيد ادبي پامنبري كرده و هم اكنون نيز جز پيرغلامان شناخته شده است.

هم محله‌هاي او از قديم حاج اكبر ناظم و حاج شاه حسين بهاري بودند. او به ياد دارد كه در آن زمان حاج منصور هم در محله‌اش تازه دعاخواني را شروع كرده و برادران طاهري هم درآن زمان خردسال بوده‌اند.

مادر حاج حسين خلج، او را به منزل سيد ادبي مي‌برده تا او از مجالس عزاداري اين سيدبزرگوار درس بياموزد. حاج حسين، كنار حسن فرشته نژاد، جواد مهرآوري و مرشد قاسم، تعليم‌ مداحي ديده است.

وی،‌ بعد از فوت همسر مهربانش دیگر حال و حوصله ­ی خیاطی ندارد و بیشتر در خانه می­ماند. اما هنوز هم در محافل روضه و هیئت او را می­توانیم ببینیم و گاه گاهی هم چند خطی روضه می­خواند. عادت داشت هر روز وقت ناهار به منزل برود و با همسرش ناهار بخورد. دیگر بعد از او رمقی برایش نمانده. اما ریش­های سپید و تسبیح زیبایی که دستش می­گیرد، او را برایمان دل نشین­تر می­کند. آخرین باری که در بازار دیدمش،  وقتی که هنگام راه رفتن  خسته شد، کنار بازار نشست و به یاد روزهای جوانی خاطرات آن روزها و نگاه مهربان ارباب را برای دوستانش نقل کرد.

حاج حسین خلج می­گوید: مادرم می گفت كه آرزو دارد تا لحظه‌اي که فرزندش در دنيا زنده هست، از امام حسين (ع) دم بزند و اگر سراغ هر كاري ديگر رفت، مداحي براي امام حسين را هيچ وقت ترك نكند.

مرور خاطرات
این پیرغلام از قديم مي‌گويد كه طيب حاج رضايي و حسين رمضان يخي از سرشناسان جنوب شهر بودند كه سينه‌زني مجالس آنها را حاج حسين خلج مي‌خوانده و براي روضه‌خواني او جمعيت زيادي جمع مي‌شده است و در اين مجالس سنگ زن، سنج زن و قره‌ني بوده كه دو دسته سينه‌زن پشت سر اين هيأت‌ها بوده‌اند. «اين جلسات هم در پاچنار و در هيأت محبان‌الزهرا به نام حاج مصطفي دادكان بود كه آن را اداره مي‌كردم و بعد از آن در هيأت‌هاي محلي‌ كه همين حسينيه صاحب الزماني‌هاست، روضه‌خواني مي‌كرده است.»

حاج حسین می گوید : «در قديم كه چند روز بازار تعطيل مي‌شد براي روضه‌خواني و ارسال كمك‌هاي مردمي به جبهه مي‌رفتم، اما بيشتر در هيأت‌هاي قنات آبادي‌ها، صاحب‌الزماني‌ها و پير عطا روضه‌خواني مي‌كردم و پاتوق امروز روضه‌خواني‌ام هم در هيأت‌هاي اصحاب‌القائم، انصارالقائم و صاحب‌الزماني‌هاست.» این پیرغلام اهل بیت ادامه مي‌دهد: «يادم مي‌آيد كه در بازار قديم مرشد اسماعيل‌، حاج اكبر ناظم، حاج محمدعلي اسلامي مي‌خواندند.»

حاج حسین خلج صبح روز دوم تیر ماه 98 به دیدار اربابش شتافت.
  منبع:عقیق کپی متن خبر برچسب ها: مداح امام حسین پیرغلام

منبع: جهان نيوز

کلیدواژه: مداح امام حسین پیرغلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۷۵۰۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد

ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند.   به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید.   به‌دنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر می‌آید. بلافاصله آنها با آتش‌نشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایه‌ها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد می‌زد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید می‌سوزانم.»   لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتش‌نشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد می‌زد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید می‌سوزانم.   از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمی‌رسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد.   با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبه‌رو شدند که در حال سوختن بود.   خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و می‌خواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتش‌نشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.   یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش می‌خواست او قرص‌هایش را بخورد اما وی امتناع می‌کرد.   اعتراف به قتل پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام می‌گفت تو دیوانه‌ای و باید قرص‌هایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی می‌شنیدم که از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم.   وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم.   با دیدن شعله‌های آتش تازه متوجه شدم که چه‌کار کرده‌ام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمی‌توانستم بدون مادرم زندگی کنم.

در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور می‌کرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • جشن بزرگ «دختران ایران» در میدان امام حسین(ع) برگزار می‌شود
  • محفل انس با قرآن در آبدان برگزار شد
  • لحظه تصادف امام‌جمعه شهر بلوک جیرفت
  • لحظه تصادف مرگبار و فوت یک امام جمعه
  • دیدار کارگزاران حج با رهبر معظم انقلاب
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد
  • مداحی که منبعش گوگل است به درد مداحی نمی‌خورد
  • (ویدئو) خبرهای امیدبخشی که ندا قاسمی بازیگر «نون خ» آرزو دارد بگوید