زندگی مداح باید یادآور دستگاه امام حسین(ع) باشد/ روضه خوانی پس از انقلاب به سمت مطالبه گری و ظلمستیزی سوق پیدا کرد
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۶۳۳۸۶
محسن حامدی مداح اهل بیت (ع) با بیان اینکه پیروی کردن مطلق از مدرنیته، فراموش کردن اصالت و سنت هیئت ها و منییّت، غرور و تکبر مداح، انحراف از مسیر حسینی(ع) است، گفت: وقتی مستمعی به نوعی مداح را تحویل میگیرد در واقع ارادت خود به دستگاه امام حسین(ع) را نشان می دهد اما من نوعی می دانم چه کسی هستم و نباید مغرور شوم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از 8دی، محسن حامدی مداح اهل بیت(ع) همزمان با ایام دهه اول محرم در دفتر پایگاه خبری تحلیلی ۸دی حضور پیدا کرد.
وی با بیان اینکه حضرت مسیح مُرده را زنده می کرد و مرگ فقط جدا شدن روح از بدن نیست اظهار کرد: مرگ انواع مختلفی دارد، قلبی، روحی و مغزی، خداوند برای ما حقیقتی به نام حسین بن علی(ع) را فرستاد که به معنای کامل روح و قلب انسان ها را احیا می کند. این مداح اهل بیت(ع) با تأکید بر اینکه فضای امام حسین(ع) است که به ما هویت می بخشد گفت: این هاله ای که به واسطه ی نفس مسیحایی امام حسین(ع) بر قلب ما تابیده شده است را باید با صفات، حرکات و اعمال خود حفظ کنیم تا این دم حیاتی جادوانه باشد، سیدالشهدا(ع) دلسوزتر از پدر و مادر و هرکسی برای انسان ها است. حامدی درباره چگونگی ورود خود به عرصه مداحی بیان کرد: پدر و پدربزرگ من جزء پیرغلامان امام حسین(ع) هستند و علاوه بر نمک حلال سفره پدر و مادر خود، بزرگ شدن بر سر سفره یک پدر و مادر شهید، در قرار گرفتنم در این مسیر بسیار مؤثر بود. این مداح اهل بیت(ع) ادامه داد: در سال ۶۳ به فاصله یکسال یکی از دایی های من بر اثر تصادف از بین می رود و دایی دیگر مفقود الاثر می شوند، ما خانواده ای پر جمعیت بودیم و من و برادرم دوقلو بودیم، قرار بر این شود به جهت بهتر شدن حال روحی پدربزرگ و مادربزرگم چندسالی را در منزل آنها زندگی کنم. حامدی در ادامه این مطلب افزود: بدلیل واگویه ها و زمزمه هایی که پدربزرگ و مادربزگم در خلوت خود با پسر شهید خود داشتند یک جو خاص معنوی در آنجا حاکم بود؛ در آن زمان پدربزرگم مداح و روضه خوان بود، وقتی مداحی یادگرفتم پدربزرگم در مسجد بلندگو را در اختیارم قرار میداد و در نهایت حمایت و هدایت پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگم باعث شده بود با افتخار در دستگاه امام حسین(ع) قرار داشته باشم. وی با بیان اینکه موفقیت در ۸سال جنگ تحمیلی و پیروزی انقلاب اسلامی ریشه در روضه امام حسین(ع) دارد گفت: پس از رحلت امام خمینی(ع) همگام با مبانی انقلابی که شدت بیشتری پیدا می کرد، روضه به روضه خوانی مطالبه گری، انقلابی و ظلمستیزی سوق پیدا کرد و مداحان و واعظان هویت واقعی سید الشهدا را پر رنگ تر و منطبق با مستضعفان، استکبار ستیزی و دشمن شناسی در مجالس خود بیان کردند.زندگی مداح باید یادآور دستگاه امام حسین(ع) باشد
این مداح اهل بیت (ع) با اشاره به دو باطن درونی و ظاهری مداحی بیان کرد: زمانی که سن کمی داشتیم فکر می کردیم برای مداحی تنها به یک صدای خوب، باند و میکروفون نیاز است اما به مرور زمان دریافتیم که یک مداح باید اخلاقی خوب داشته باشد، حرف زدن وی با مردم محترمانه باشد و به گونهای زندگی کند که وقتی مردم این مداح را میبینند به یاد امام حسین(ع) بیفتند.
با همت و عقل معاش باید امینِ سرمایه دستگاه امام حسین(ع) بود
حامدی با بیان اینکه مداح باید نسبت به مستمع فهم کامل و ویژه ای داشته باشد گفت: دریای مداحی بسیار وسیع است، برای حرکت در این دریا ابتدا باید وارد کشتی نجات شد و از طرفی می بایست با همت و عقل معاش امینِ این رزق که شامل صدای مداح، توجه و لطف مردم که ما را قبول دارند و پای جلسه ما مینشینند، اشک آنها و...است باشند که یک شبه این سرمایه عظیم را بر باد دهد.
مداحی صرفا خواندن نیست
وی در ادامه افزود: امروز مداحی یک علم است و صرفاً خواندن نیست، باید مقتل، اشعار، دستگاه صوتی را خوب شناخت و از طرفی به علم روانشناسی و زبان بدن تسلط داشت تا بتوان رفتار مستمع را تحلیل کرد در مجموع اخلاص درونی است که انسان را به مقصد می رساند.
غربت امام حسن(ع) بعد از ۱۴۰۰سال
این مداح اهل بیت با اشاره به غربت امام حسن(ع) و یاران وفادار امام حسین(ع) گفت: امام حسن(ع) خیلی غریب بود، اسیر عوام و کسانی شد که خودشان را به نفهمیدن زدند، اسیر خائنین در لشکر خودشان شدند، امام حسن(ع) در خانه خودش و در کنار همسرش هم غریب بود و هنوز بعد از ۱۴۰۰سال در مدینه غریب است و وهابیان اجازه زیارت و اشک ریختن بر مزارشان را نمی دهند اما امام حسین(ع) وفادارترین یاران را در کنار خودش داشت.
در مرکز توجه بودن و دیده شدن؛ مهمترین آسییب قشر مداحان
حامدی درباره آسیب هایی که قشر مداحان را تهدید میکند، بیان کرد: در مرکز توجه و دیده شدن بدترین آسیب در این قشر است، این حس در همه وجود دارد و مداح باید تلاش کند که این حس قوی وی را از مسیر خارج نکند زیرا نتیجه آن به حداقل رسیدن سوز و اشک چشم ما و مستمعین است.
وی تصریح کرد: هیئت ها به تکلیف انعکاس برنامه های خود آگاه هستند و می دانند باید در دوران آخرالزمان(عج) محتویات هیئت در هیئت دفع نشود و می بایست بوسیله رسانه در تاریخ ثبت و به گوش مردم برسد، بخصوص جلساتی که محتوای موثری دارد ولی برای این امر مداح نباید شدیدا اصرار بر دیده شدن داشته باشد.
لزوم افزایش مطالعه رُمان جهت گسترش دامنه لغات مداحان
این مداح اهل بیت(ع) از فاصله گرفتن از تورق کتاب به عنوان آسیبی دیگر در بین مداحان یاد کرد و گفت: مداحان باید سطح مطالعات خود را در بخش های مختلف نظیر خواندن رمان برای گسترش دایره لغات، کتاب های روانشناسی برای شناخت بیشتر رفتار و حرکات مستمعین، مطالعه و آشنایی با فرهنگ و بوم های مختلف، اینکه در شمال یا جنوب کشور چه زمزمه و موسیقی هایی مؤثرتر است و...بروزرسانی کند.
انحراف؛ پیروی مطلق از مدرنیته و فراموش کردن اصالت و سنت در هیئت ها است
وی با بیان اینکه پیروی کردن مطلق از مدرنیته، فراموش کردن اصالت و سنت هیئت ها و منییّت، غرور و تکبر مداح، انحراف از مسیر حسینی(ع) است، افزود: وقتی مستمعی به نوعی مداح را تحویل میگیرد در واقع ارادت خود به دستگاه امام حسین(ع) را نشان می دهد اما من نوعی میدانم چه کسی هستم و نباید مغرور شوم.
حامدی خاطرنشان کرد: تا روضه سیدالشهدا (ع) هست شیطان با قوت بیشتری عمل می کند و می خواهد همه چیز را تحت الشعاع قرار دهد و باید از شهوت، غضب، وهم، اوهام و خیالات به خداوند پناه برد.
برگزاری مراسم عزاداری حسینی در قلب تپنده شهر
این مداح اهل بیت(ع) با تاکید بر اینکه در برگزاری مراسم عزاداری در دهه اول محرم گوش به فرمان رهبرمعظم انقلاب هستیم ادامه داد: هر سال هیئت رزمندگان مراسم دهه اول محرم را در مهدیه میگرفت که امسال بنا بر دستورالعمل ستاد مبارزه با کرونا پیشنهاد دادیم که این برنامه به واسطه چند فاکتور مختلف به قلب تپنده شهر یعنی پیاده راه فرهنگی شهر رشت انتقال پیدا کند.
وی تصریح کرد: بنا است که دکور و فضا سازی بصورت فضای بین الحرمین توسط دوستان خادم هیئت اجرا شود و با توجه به اینکه برگزاری مراسم در این مکان در سال های قبل با استقبال کم نظیری مواجه شد یقین داریم که امسال مردم استقبال بیشتری می کنند.جایگاه ویژه افراد مسن در پیاده راه فرهنگی رشت
حامدی با تاکید بر اینکه رعایت سلامت مردم برای هیئت بسیار اهمیت دارد ادامه داد: در فضای پیاده راه فرهنگی هوا به راحتی رد و بدل می شود، جا برای نشستن با رعایت فاصله گذاری اجتماعی بسیار زیاد است و در مدخلهای ورودی جلسه روضه دوستان هلال احمر و بهداشت درمان تب سنجی می کنند، از طرفی برای افراد مسنی که علاقه مند به شرکت در جلسه روضه هستند جایگاه خاص و ویژه ای جدا از جمعیت تعبیه شده و تاکید شده حواس خدام به این افراد بیش از بقیه باشد.
محرم امسال درس بزرگی به همه ما خواهد داد
این مداح اهل بیت (ع) در پایان با بیان اینکه محرم امسال درس بزرگی به همه ما خواهد داد خاطر نشان کرد: در تمام امور از دوستان هیئتی تا بخش های اقتصادی، اجتماعی و... اگر گوش و عمل ما مطابق با فرمایشات رهبر معظم انقلاب باشد قطعاً آسیب نمی بینیم و پیشرفت حاصل می شود و سبب آرامش و آسایش مملکت می شود و هرگاه از صحبتهای ایشان فاصله گرفتیم دچار آسیب و ضرر شدیم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: دستگاه امام حسین ع مداح اهل بیت ع امام حسن ع پدر و مادر هیئت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۶۳۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است
فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار میرود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوبهای هنری و قالبهای جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند.
به گزارش مهر، هیأت فرصتی برای پرورش انسان و انسانسازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزشهای لازم صورت نگیرد، خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیأتهای مذهبی با جمعیت قابلملاحظهای از افراد جامعه بهویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند میتوانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیأتهای مذهبی به مخاطبان خود میدهند، غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان بهویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبهرو شود.
بر همین اساس در بیست و ششمین گام مصاحبه با مداحان با قاسم رضایی مداح اهل بیت (ع) گفتوگو کردیم که بخش اول آن تقدیم نگاهتان میشود:
از نقطه شروع مداحی بفرمائید و اینکه چطور وارد این عرصه شدید؟ از محضر کدام اساتید در این زمینه بهره بردید؟
اجازه میخواهم با یک شعر شروع کنم؛
هر کس به نوحه خوانی او انتخاب شد / از انتصاب حضرت ختمی ماب شد
مداح شد ز روز ازل هر کسی گلش / مخلوط با غبار ره بوتراب شد
این انتصاب ما که بر او نوحهگر شویم / قبل از ولادت من و عالیجناب شد
بر هر زبان اجازه ذکرش نمیدهند / خفاش کی مدیحهگر آفتاب شد
زیر سوالگر برود ذاکر علی / باید برای فاطمه فکر جواب شد
رحمت به محتشم که به یک نوحه خوانیاش / مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
فردا که پرسش از همه گردد چه داشتی / گوید حسین: نوحه سرایان حساب شد
در همین ابتدا بگویم که من حقیقتاً شرمنده اهل بیت هستم، از این جهت وقتی جایی میروم خجالت میکشم که بگویم مداحم و میگویم من استاد دانشگاه هستم. یک زمانی در جوانی بدون لکنت میگفتم من مداحم.
حتی زمانی که در سپاه منصب داشتم هر جا میرفتم میگفتم بگویید ذاکر امام حسین (ع) است اما الان دیگر رویش را ندارم و خود را شرمنده آل الله میدانم. من هم مانند همه شیعیان در دامن پرمهر مادرم حب اهل بیت را دریافت کردم. دایی من مرحوم مشهدی جمال قلی بیگی شاعر و نوحه سرا بود و درس خوانده مکتب خانه بود میگفت و مینوشت بعد همان را با صوت بسیار خوش میخواند. عمویم هم در سالهای قبل از انقلاب وقتی که با هیأت روستا به مشهد مشرف میشدند نوحه میخواند، آن زمان شاید چهل پنجاه تا ضبط صوت میگذاشتند و صدایش را ضبط میکردند.
مردم میگفتند استاد سبزعلی وقتی نوحه میخواند دیگر احتیاجی به روضه نیست. ایضا مرحوم پدرم هم خوش صدا و مشوق خوبی برای ما بودند روستای ما روستای پرجمعیتی بود. یک معلمی داشتیم که اهل نیشابور بود، هیأت را ایشان در روستا بنا کرد، در این هیأت نهجالبلاغه و رساله امام را برای مردم میخواند البته به دلیل شرایط خفقانی که بود میگفت رساله آیت الله خویی یا فلان مرجع است.
یادم است که اولین نوحهام را شب ششم محرم برای حضرت قاسم (ع) خواندم، حتی شعرش هم یادم است؛
خواهرم از حرم گلاب و قرآن بیار که به میدان رود نوگل باغ بهار
قاسم بن الحسن پوشد از خون کفن من غریبم
این اولین باری بود که من خواندم، لرزیدم ولی خواندم از یک طرف عمو و از یک طرف دایی مشوق من بودند نوحه که تمام شد و ترس من هم از خواندن جلوی جمع تمام شد.
من فقط نوحه میخواندم، تا اینکه انقلاب شد. یکی از دوستان ما که در دفاع مقدس به شهادت رسید ایشان اهل دعا و نیایش، دعای کمیل و زیارت عاشورا بود. ) شهید شکرالله غفوری (ما آن موقع اصلاً غیر از دعای توسل بقیه دعاها را نمیشناختیم، این شهید بزرگوار بود که دعا و زیارت خواندن را باب کرد.
من هم کنار ایشان میخواندم، تا اینکه پایم به جبهه باز شد، مخصوصاً در پادگان آموزشی سپاه چون من خوش صوت بودم فرمانده پادگان هر جایی که من را میدید در برنامههای مختلف صبحگاه، شامگاه و غیره دعوت به خواندن میکرد. تا اینکه کم کم علاوه بر نوحه سایر جوانب مداحی را مانند دعا و مناجات را هم شروع کردم. البته شهید جمال قریشی که معاون فرهنگی پادگان بودند خیلی راهنمایی میکرد.
در عنفوان جوانی در روستایمان یک کتابخانه با چهار هزار عنوان کتاب راه انداختم، اما متأسفانه یک روز که از جبهه برگشتم دیدم یک عده کتابها را ورق ورق کرده و در بین میوههای چیده شده گذاشته بودند. خیلی ناراحت شدم و با گریه به خانه برگشتم و ماجرا را برای مادرم تعریف کردم. مردم هم که از ارزش این کتابها آگاه نبودند آنها را برای استفاده در باغ برداشته بودند، برگشتم و از باغها آن مقداری که سالم مانده بود را جمع کردم که چیزی حدود صد و پنجاه عنوان میشد.
علاوه بر خواندن کم کم مطالعهام هم زیاد شد و شروع به نوشتن هم کردم. برای شهید بهشتی یک مقاله نوشتم، در جبهه جایزه گرفتم راجع به نهجالبلاغه هم یک نوشته دارم. یادم هست که درباره نهجالبلاغه نوشته بودم: دری است از درهای بهشت، به عثمان بن حنیف دنیاشناسی میآموزد برای حسن بن علی (ع) فلسفه بلند هستی، را تبیین میکند طلحه و زبیر را به محاکمه میکشد، شیطنت معاویه را برملا میکند و ابوموسی اشعری را در پیشگاه وجدان به محاکمه میکشاند.
شما کدام لشکر بودید؟
ابتدا کردستان و گردانهای جندالله و در سومین اعزام به لشکر ۷۲ رفتم، تقریباً پای ثابت دوکوهه و دعای کمیل و عزاداریها بودم. در آن دوران جواد علی گلی، رضا پوراحمد و حاج محسن هم بودند. خواندن برای یگانهای رزم و تشییع شهدا همیشه بود. بعد از جنگ من مسئولیت دایره قضائی و انضباطی نیروی زمینی سپاه را عهده دار شدم.
در آن موقعیت هم باز پای ثابت حسینیه امام خمینی (ره) در پادگان شهید صفوی بودم، در شهادتها و ولادتها میخواندم. آقا عزیز همیشه میگفت یا رضایی بخواند یا آهنگران، مداح از بیرون نیاورید. ایشان به شدت با مداحان سلبریتی مخالف بود. آقا عزیز جعفری علاوه بر اینکه یک چهره نظامی هستند به شدت هم فرهنگی، دقیق و منظم هستند. تقریباً از این سالها بود که در وادی مجموعه مداحان افتادم.
میتوانم بگویم از هفت هشت نفری که در این برهه با آنها آشنا شدم بهره زیادی بردم. دو جلد کتاب هم در این خصوص دارم. آبرومندان درگاه حسین (ع)، یازده پیرغلام که از دنیا رفتند. جلد دوم زندگینامه ۷۲ نفر از پیرغلامان از استانهای مختلف را نوشتم و بسیار برایم جذاب بود.
مرحوم آقای میرزاعلی آهی را از سال ۶۰ میشناختم، ایشان فرمانده کمیته استان سیستان بود خیلی نمیتوانستم ایشان را ببینیم گاهی در یادواره شهدا یا تشییع شهیدی میشد که میدیدم. از سال ۲۶ ارتباطم با ایشان مانند پدر و فرزندی شد. ایشان بنده را به نوشتن و تألیف کتاب ترغیب میکردند.
تا آن زمان من زیاد نوشته بودم اما دنبال کتاب شدنش نبودم که ایشان دستور دادند، بعد از آن تا کنون ۴۰ عنوان کتاب تألیف کردم که حدود ۶۴ تایش چاپ شده و مابقی هم در حال چاپ است. از دیگر بزرگوارانی که من از آنها آموختم مرحوم نادعلی کربلایی است، فرزند ایشان شهید حسین کربلایی همرزم ما بودند، دو تا از فرزندانشان در جبهه شهید شدند. استاد دیگر حاج اسماعیل ولی خانی بودند که حقیقتاً نظیر نداشتند، ایشان هم پدر دو شهید بودند. نام و زندگینامه این دو مداح گرامی هم در کتابم آوردهام.
از زمانی که بسیج مداحان را تأسیس کردیم با افرادی ارتباط گرفتم که فوق العاده بودند، مانند مرحوم حاج محمود اکبرزاده در مشهد، هر وقت که برای مأموریت به مشهد میرفتم به نجاری ایشان سر میزدم، مینشستم و با ایشان صحبت میکردم و از ایشان اجازه میگرفتم که کارم را در خراسان شروع کنم.
اگر بخواهم کلی بگویم همیشه سعی کردم از همه آدمها حتی از یک بچهای که میدیدم سرمشقی بگیرم. یادم هست در یک سفر کربلا یک آقای مداحی قرآن را به غلط خواند، یک پسربچه هشتساله درگوشی به این آقا تذکر داد که شما اشتباه خواندید، ایشان هم عصبانی شد و فریاد زد گفت بچه برو بگو بزرگترت بیاد پسربچه گفت من نمیخواستم خودم را معرفی کنم من حافظ کل قرآن هستم، داستان آن روز پسربچه و مداح استاد من شد که اگر کاری را بلد نبودم ورود نکنم.
این آموزه دین هم هست و اهل بیت به این مساله توصیه فرمودند که اگر کسی علم کاری را نداشت وارد آن کار نشود که این عین جهالت است. زندگینامه مرحوم علامه، حاج اکبر ناظم، آقا مصطفی هاشمی دانا، خالق فکری اردبیلی و بعضی عزیزان دیگر را نوشتم و سعی کردم از هر کدام بیاموزم.
درباره آثار و تالیفاتتان در زمینه مداحی بفرمائید؟ از بین کتابهای خودتان کدام را مهمتر میدانید و علتش چیست؟
تالیفات بنده در سه حوزه متمرکز است؛ حوزه اول که تخصصم است حوزه حقوقی است. در حال حاضر چند تا از کتابهای حقوقی من در دانشگاه تدریس میشود که یکی از آنها را خیلی دوست دارم. کتاب «حق بر آموزش» مطالعه تطبیقی لوازم و مقتضیات بر آموزش در تمام دنیا کار شده است. این کتاب در خصوص حقوق عمومی نوشته شده و رستههای مختلفی دارد.
جهاد دانشگاهی نام کتاب را به «حقی بر آموزش در اسناد بینالمللی و داخلی» تغییر داده است. از جمله بخشهای این کتاب میتوان به معلولین و آموزش، کودکان کار و آموزش، بازماندگان تحصیل و آموزش، زبان مادری و آموزش، ادبیات دینی و آموزش، جامعه شناسی، بومیسازی آموزش، لیبرالیسم و آموزش، سوسیالیسم و آموزش اشاره کرد.
حوزه دوم تالیفات بنده حوزه کتابهای تاریخی و فقهی است. کتاب «هدایت پنهان» تقریباً سه چهار بار چاپ شده است، این کتاب در خصوص نقش شبکه وکالت در پیامرسانی ائمه علیهم السلام به مردم است. از زمان حضرت جواد (ع) ارتباط مردم با اهل بیت خیلی بسته شد، اما حدود سی وکیل داشتند و از این طریق با مردم ارتباط میگرفتند.
از جمله وکلای ائمه در این دوران علی بن یقطین، علی بن مهزیار، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و نواب اربعه بودند. این کتاب هم کتاب خوبی است که در رسانه هم از آن رونمایی شد. علامه جوادی آملی کتاب را که دیدند بوسیدند و هم از اسم کتاب هم از موضوع کتاب تقدیر کردند.
سومین حوزه تالیفات من حوزه مدیحه سرایی اهل بیت (ع) و شهدا است. چند کتاب درباره شهدا نوشتم، از جمله کتاب «دایرهالمعارف نینوا» که درباره شهدای تیپ نینوا است.
اما در حوزه مداحی سه تا از کتابهایم را خیلی دوست دارم. کتاب «چهره بیغبار عاشورا در مقتل» یک کتاب ۶۶۰ صفحهای است که آیت الله حسینی اراکی در مقدمه آن نوشتند این کتاب در اسلام بینظیر است. این کتاب تدریس هم شده است. در این کتاب ۱۰ عنصر مقتلشناسی را بررسی کردم. فایل کامل این کتاب را به یکی از مراکز مهم فرهنگی فرستادم، یک ماه بعد یک نفر از آن مجموعه با من تماس گرفت و گفت کتاب شما را بررسی کردیم، بسیار عالی است اما در اولویت ما نیست. گفتم میدانم اولویت شما این است که سی شب ماه رمضان تو دعا بگذارید، اگر اولویت فکر و تفکر بود الان به اینجا نمیرسیدیم.
روزی جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث داشتند اما امروز بعضی مداحان در پوشش خود دچار مشکل هستند، بعضی همین حکم ساده تشبه به کفار نداشتن را رعایت نمیکنند لباسهای تنگ یا خارج از شأن یک مداح میپوشند و کار خود را هم درست میدانند.
متأسفانه مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است، حتی مقتل را هم از سرچ گوگل به دست میآوردند و همینعدم مطالعه باعث شده تا برخی اطلاعات غلط را به مخاطب خود انتقال دهند.
به هر صورت در این کتاب شانزده عنصر مقتلشناسی بررسی شده است. در جلد دوم آن از دلایل «ما رایت الا جمیلا» گفتم. آیت الله جوادی آملی بر این کتاب تقریض کردند. در این کتاب ۶۰۰ صفحهای چند عنصر مهم و اساسی از ۱۰ عنصر مقتلشناسی را تشریح کردم و همه مطالبی هم که بیان شده بر اساس مبانی دینی، فقهی، روایی و قرآنی بوده است.
کتاب دیگری که جلد سوم همین مجموعه است کتاب فنون مداحی و روضه خوانی است که در آن از فن فهرست کردن، فن گریز، فن روانشناسی زیبایی، اخفا و اظهار خواندن در روضه خوانی و غیره گفتم.
این مجموعه سه جلدی شامل چند هزار صفحه است. متأسفانه متولیان بارها قول مساعدت دادند هنوز یک ریال هم کمک نکردند، مسئولی دیگر قول کاغذ دادند که آن هم محقق نشد، رئیس یک مجموعه شهرداری تهران کلی از کتاب تعریف کردند اما الان دو ماه است که جواب تلفن من را هم نمیدهند.
اما دو خانم و دو تا خواهر شجاع آمدند پای کار و ویراستاری این کتاب را پذیرفتند. برای این کتاب پیش فروش هم گذاشتیم که چند نفر از مداحان نفر آمدند و هر کدام با یک میلیون تومان کتاب را پیش خرید کردند. دو کتاب دیگر هم در حوزه اهل بیت (ع) تألیف کردم. یکی از این کتابها خلاصه آن مجموعه سه جلدی و با عنوان «چه بخوانیم» است. برای این کتاب هم از یک طلبه خواستم تا منابعش را جمعآوری کند. کتاب برای راحتی کار مداحان و روحانیون در قطع کوچک و جیبی است.
متأسفانه ما در کشور مشکل عزم داریم، عزم جدی در خیلی از امور و حوزهها دیده نمیشود، به خصوص حوزههایی مانند اقتصاد، خودرو، فرهنگ و امثال آن با ضعف عزم مواجه هستند. در خصوص مداحی هم به نظرم شاید فقط بنیاد دعبل با همه گرفتاریهایی که دارد، باز هم کارش را درست انجام میدهد.
اما بقیه تشکلها خیلی فعال نیستند و گویی فقط یک اسم دارند، ضربهای که تشکلهای مختلف به جامعه مداحی زدند، ضربه سختی است که راحت نمیتوان جبران کرد. از وقتی که این تشکلها ایجاد شد مجامع الذاکرین کمرنگ شد، برخی ازمجامع ۵ هزار جمعیت داشت، ماه رمضانها جا برای نشستن نبود، جلسات آقای اکبرزاده مشهد جا شاید نبود، البته خود آقای اکبرزاده هم کاریزما داشتن اما به هر نحو مجمع کارش را درست انجام میداد اما متأسفانه تشکلها حتی همان بسیج مداحان که من خودم راه انداختم، اخلال در کار ایجاد کرد.
من از روز اول هم با این کار مخالف بودم، معتقدم هیأت رزمندگان به تمام هیئات کشور لطمه زده است، از وقتی هیأت رزمندگان رو آمد هیأتهای شهرها و استانها به صورت نیمه تعطیل درآمدند، الان خود هیأت رزمندگان هم اینطور شده است. طوری که الان وقتی برنامهای میگیرند زیاد رسانهای نمیکنند، مراسم دعای ندبه شأن ازنظر کمّی تقلیل پیداکرده است، این را از آمار صبحانههایی که آماده میکنند، میگویم. در حالی که برخی جلسات هفتگی در هیأتها بیش از سیصد نفر حضور دارند، آنها نه رسانه دارند، نه امکانات خاص دیگری.
اساسا تعریف شما از فن مداحی چیست و اصلیترین کارکرد فن مداحی را در چه چیزی میبینید؟
رهبر معظم انقلاب درباره مداح و مداحی فرمودند: «مادح خورشید مداح خود است»، در همین جمله کوتاه رازها نهفته است. مداح باید بداند که مدح خورشید میکند. امروز بزرگترین اشکال مداحان ما این است که مداح نیستند و مداحی را فقط برای مداحی انجام میدهند، مانند نمازی که کسی فقط برای رفع تکلیف انجام میدهد. واضح است که چنین نمازی انسان را به معراج نمیبرد.
مداحی که صرفاً برای رفع تکلیف باشد نیز اثری نخواهد داشت، از آن بدتر زمانی است که مداح به قصد خودنمایی بخواند. گاهی هیأتها یا مداح اینقدر درگیر بنر و پوستر و تبلیغات میشوند که از اصل کار مداحی و برگزاری هیأت غفلت میکنند. گاهی هم این حجم از توجه به فرعیات و ظواهر برای پوشاندن ضعفهای اخلاقی و فنی است. در گذشته این همه طلاق در جامعه مداحی وجود نداشت اما امروز متأسفانه هست. همه اینها به این دلیل است که ما تعریف درستی از مداحی نداریم.
مداحی چیست؟ آیا صرف اینکه یک نفر برای دیگران بخواند، این مداحی است، اگر این باشد که خوانندهها هم همین کار را میکنند. مداحی چیزی فراتر از خواندن است، مداحی یعنی به درستی معرفی کردن مادح. امام رضا (ع) فرمودند: درباره ما چیزی از خود نگویید، بلکه همان را بگویید که ما راجع به خودمان گفتیم.
داستان جالبی در این باره از امام صادق (ع) نقل شده است؛ شخصی بر امام صادق (ع) وارد شد دست روی سینه گذاشت و گفت السلام علیک یا شریف، شریف صفت و ویژگی خوبی است ظاهراً این فرد حرف بدی نزده بود امام صادق (ع) قبل از اینکه جواب سلام این شخص را بدهند فرمودند برادر کنیه تو چیست گفت ابوعبدالله امام فرمود سلام علیکم یا ابوعبدالله، گفتند ما را به کنیه خودمان بخوانید، از خودتان برای ما کنیه درست نکنید.
این برخورد امام اهمیت مداحی و درست سخن گفتن درباره اهل بیت (ع) را میرساند، نمیشود هر حرفی را درباره این بزرگواران زد. فرمودند: «ان امرنا صعب مستصعب» امر ما سخت دشوار است. اما متأسفانه امروز برای خیلیها راحت شده و راحت به این قضیه نگاه میکنند. هر فردی با چند مستمع و یک بلندگو و یک شال گردن و خواندن خود را مداح میداند، اینها خوب است اما کافی نیست. مداحی اهل بیت (ع) امر خطیری است و کسی که پا در این عرصه میگذارد باید از جهات مختلف علمی، اخلاقی و عملی روی خود کار کند.
مداحی که میآید در رسانه ملی میگوید مرا به لاک مشکی آن خانم پشت دسته عزایت ببخش، معلوم است که یا چیزی از احکام دین نمیداند یا میداند و اهمیت آن را متوجه نشده است. کسی که لاک میزند جدای از آنکه خود را در پیش نامحرم تزئین کرده که حرام است نماز و طهارتش هم به مشکل برمی خورد، وقتی یک مداح چنین حرفی میزند به طور ضمنی این عمل غلط را تأیید کرده است.
به قول شاعر:
دلم قربانی آن سر که با خنجر کند بازی / به روی نیزه دست افشان، رود تا سر کند بازی
مرا روزی خور خوان خسان کردند و میترسم / در این بازار، زر با حرمت بوذر کند بازی
چو واعظ پایبند صحبت خود نیست، جادارد / که حرمت بشکند، محراب با منبر کند، بازی
خدا فرمود: با جبرائیل دنیا جای بازی نیست / که با انگشتری، یک لحظه پیغمبر کند بازی
مرا در دل به گاه مرگ این یک آرزو باقی است / که ابراهیم دل با آتش محشر کند بازی
خلاصه بگویم، فن مداحی این است که مداح از همه علوم بداند، عربی بلد باشد، چرا که همه کتابهای ما یا ترجمه عربی شده یا از عربی ترجمه شده است.
مداح باید بتواند از این کتابها استفاده کند. الان متأسفانه اگر کتاب نفس المهموم را جلوی بسیاری از مداحان بگذارید نمیتوانند بدون غلط از رویش بخوانند. یا کتاب «قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار» فرهاد میرزا معتمد الدوله، این کتاب هم کتاب باارزشی است، اما چند نفر با آن آشنا هستند یا میتوانند از رو بخوانند. متأسفانه مداحان ما با کتابهای مرجع آشنایی ندارند.
من جایی برای آزمون و تست رفته بودم، به یک نفر گفتم چه کتاب مقتلی خوندی گفت جلد یک و دوی گلچین احمدی، گفتم آن کتاب ده جلد است باید همهاش را میخواندی اما این مقتل نیست. پرسیدم دیگر چه خواندی گفت لهوف گفتم معنی لهوف را میدانی گفت احتمالاً جمع لحاف است، یعنی این بنده خدا اصلاً کتاب را نمیشناسد و فقط یک چیزی شنیده است.
وقتی یک نفر حتی معنی نام کتاب را نمیداند، چطور میخواهد از این کتاب برای مردم نقل کند. به همین دلیل است که میگویم مداح باید با علوم مختلفی که با مداحی در ارتباط است مانند عربی، علم رجال، صرف و نحو و غیره تا حدودی آشنایی داشته باشد.
باید با راویان صحیح حدیث و جاعلان حدیث آشنایی داشته باشد تا دچار اشتباه نشود، ما حتی در برخی از کتب حدیثی، احادیث جعلی داریم، مداح باید حواسش به این مسائل باشد، هر حرفی را نقل نکند هر مطلبی که از هر کتابی خواند بلافاصله برای مردم بازگو نکند، کتب مرجع را بشناسد، احادیث و روایات معتبر را بشناسد و از آنها استفاده کند. مداحی که با کتاب و مطالعه سروکار ندارد و محل رجوعش سرچ گوگل است به درد مداحی نمیخورد.
توانمندی در این بخش از فنون مداحی شاید از هر بخش دیگری مهمتر و واجبتر است، اگر مداح به لحاظ موسیقی و فن خواندن چندان هم حرفهای نباشد قابل تحمل است اما اینکه حرف بیسند و مدرک بزند و اطلاعات غلط به مردم بدهد با هیچ چیز قابل جبران نیست. البته فنون خواندن و زیبا خواندن هم در جای خود مهم است. ما یک مجموعه آموزشی با عنوان الحان الذاکرین تهیه کردیم که شامل هزار صفحه کتاب و ۷۲۷ ساعت نغمات با ذکر نام دستگاه، آواز یا گوشه مناسب میباشد.
ده هزار نسخه از این مجموعه در سال ۷۰ به فروش رفت. در گذشته اینقدر جلسات مداحی زیاد نبود، شاید در یک روستا یا شهر سالی ده یا بیست روز مجلس مناسبتی محرم یا ماه رمضان بود و تمام میشد. اما الان به هر مناسبتی مجالس برگزار میشود، این شرایط جدید میطلبد که علم و آمادگی مداح هم صد برابر قبل شود. البته بعضی از مناسبتهایی که جدیداً باب شده هم جای تردید دارد و مداحان باید حواسشان به این مناسبتسازیها باشد. آیا اینها را امام صادق (ع) گفته امام باقر (ع) گفته، خب اینها بدعت است.
مداح باید حواسش به این موضوعات باشد و درگیر بدعتها و رسم و رسوم من درآوردی نشود. باید مداحان و علمای تراز گذشته را الگوی خود قرار بدهیم، آنها چطور رفتار کردند ما هم راه آنها را برویم، نقل است به مرحوم قاضی نور الله شوشتری ایراد گرفتند، سه سال منبرش را تعطیل کرد رفت تحقیق و مطالعه کرد حتی به هند رفت و در یک کتابخانه در هند منبع حرفی را که راجع به امام حسن عسکری (ع) زده بود پیدا کرد، برگشت و به مردم گفت این سند حرفی است که من درباره امام زدم، این شیوه و رفتار اهمیت مساله را میرساند، ضمناً سختی کار را هم میرساند. مداح باید وقتی حرفی میزند معتبر باشد، باید طوری حرف بزند که مردم بتوانند روی حرفش حساب کنند و بدانند که حرف بیخود و بیسند نمیزند.